yasinam



من مامانم رو میخوام

از 24 اسفند تا حالا وقتی مامانی میره بانک. من خونه مادرجون میمونم. صبح ها یه خورده میخوابم ,یه خورده لج میکنم  و مادرجون و خاله رو  اذیت میکنم ولی کلا پسر خوبی ام. امروز چهاردهم فروردینه .چند روزه من لجباز شدم.امروز مادرجون تا ساعت دوازده پیشم بود ,اما چون ناهار مهمونی خونه عمه شهناز دعوت بودن,رفت اونجا.من و خاله بودیم که من حسابی لج کردم.خالم به مامانم گفت ومامان هر جوری بود مرخصی ساعتی گرفت ویه ساعت زودتر ساعت یک و نیم اومد پیشم.راستش منم همین رو میخواستم.مامانم رو دیدم خودم رو براش خیلی لوس کردم.خوب شیر خوردم.و کم کم سرحال شدم و هی میخندیدم و خاله رو نگاه میکردم تا از دلش در بیارم.

چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, |

 


به وبلاگ من خوش آمدید


من رفتم گیلان
هفت تا ده ماهگی
من سینه خیز رفتم
من رفتم ماموریت
من هفت ماهم شد
من مامانم رو میخوام
عید92
من نشستم
مرخصی نه ماه یا شش ماه؟
شروع غذای کمکی
پنج ماهگی
حمام
ترانه
کلاه سرم نزارین
سه ماهگی
اولین لبخند
بسیت و هفت مهر
حضور عزیز دلم تو عروسی دایی جونش
تولد یکی یه دونه ام یاسین
عکس

 

mary

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان yasinam و آدرس yasinjonam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پارساجون
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

 

 

عید 93 شیراز ویزد
چرا اینقدر تب میکنم؟
یاسین و باباش تو ماسوله
ساحل انزلی
یاسین تو دهکده ساحلی بندر انزلی
ببینین ماسوله چقدر قشنگه
درس مامانم تموم شد
تولدت مبارک عزیزدلم
من بلدم راه برم

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی